تأثیرات بسته شدن تنگه هرمز بر صادرات نفتی ایران
تنگه هرمز یکی از استراتژیکترین مسیرهای دریایی جهان است؛ گذرگاهی باریک اما حیاتی که بیش از ۲۰ درصد نفت خام جهان از آن عبور میکند. این تنگه نقش کلیدی در اتصال کشورهای صادرکننده نفت حاشیه خلیج فارس – از جمله ایران – به بازارهای آسیایی، اروپایی و جهانی دارد. اما اگر این مسیر به دلایل نظامی یا سیاسی مسدود شود، چه پیامدهایی برای بازار انرژی و صادرات نفت خواهد داشت؟
شوک قیمتی در بازار جهانی
اولین و سریعترین اثر، افزایش ناگهانی قیمت نفت در بازارهای جهانی خواهد بود. طبق آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA)، حدود ۱۷ تا ۱۸ میلیون بشکه نفت در روز از این تنگه عبور میکند. حتی تنشهای محدود در اطراف این تنگه، معمولاً با رشد قابلتوجه قیمتها همراه است. در صورت بسته شدن کامل، احتمال جهش قیمت به سطحهای بیسابقهای وجود دارد؛ مشابه آنچه در بحران اوکراین تجربه شد یا در زمان حملات به تأسیسات نفتی آرامکو در سال ۲۰۱۹ اتفاق افتاد.در چنین شرایطی، بازارهای آسیایی مانند چین، هند، ژاپن و کره جنوبی که بخش عمدهای از واردات انرژی خود را از طریق هرمز تأمین میکنند، بیشترین آسیب را خواهند دید. از سوی دیگر، اروپا نیز با وجود تنوع نسبی منابع، از تبعات افزایش جهانی قیمت نفت و گاز در امان نخواهد ماند.
چالش جدی برای صادرات ایران

بسته شدن تنگه ی هرمز چالشی جدی برای صادرات نفت ایران
بخش عمده نفت خام، میعانات گازی و برخی محصولات پتروشیمی ایران از پایانههایی مانند جزیره خارک صادر میشود. بسته شدن تنگه، بهطور مستقیم صادرات انرژی ایران را مختل میکند و جریان ارزآوری را تحت تأثیر جدی قرار میدهد. گرچه ایران در سالهای اخیر پروژههایی نظیر خط لوله گوره–جاسک را برای کاهش وابستگی به تنگه پیگیری کرده، اما این مسیرها هنوز جایگزین کامل بهشمار نمیروند.
خط لوله گوره–جاسک که نفت را از غرب کارون به سواحل دریای عمان منتقل میکند، یک گام مهم است، اما ظرفیت فعلی آن (حدود ۳۰۰ هزار بشکه در روز) در مقایسه با کل صادرات نفت ایران (در دورههای اوج، بیش از ۲ میلیون بشکه در روز) هنوز محدود است و زیرساختهای بندر جاسک نیز به توسعه نیاز دارد.
آیا مسیر جایگزین وجود دارد؟
برخی کشورهای عربی خلیج فارس – مانند عربستان سعودی با خط لوله «شرق–غرب» (که نفت را به دریای سرخ منتقل میکند)، و امارات متحده عربی با خط لوله حبشان به فجیره – توانستهاند بخشی از صادرات خود را به مسیرهایی خارج از تنگه منتقل کنند. این اقدامات، آسیبپذیری آنها در برابر بحرانهای احتمالی را کاهش داده است.
در مقابل، ایران هنوز گزینههای محدودی دارد و در صورت تشدید تنشها، صادرات کشور آسیبپذیر باقی میماند. همچنین، کشورهای صادرکننده کوچکتر مانند کویت، قطر و بحرین نیز بهشدت وابسته به تنگه هرمز هستند و بسته شدن آن، صادرات آنها را نیز فلج خواهد کرد.
نقش قدرتهای جهانی و واکنشهای احتمالی
با توجه به اهمیت حیاتی تنگه هرمز، هرگونه تهدید برای بسته شدن آن، واکنش فوری بازیگران بینالمللی را در پی خواهد داشت. ایالات متحده، که پایگاههای نظامی متعددی در منطقه دارد، احتمالاً از ناوگان پنجم دریایی خود برای تضمین امنیت کشتیرانی استفاده خواهد کرد. در عین حال، کشورهای واردکننده نفت – مانند چین، هند و ژاپن – نیز فشارهای دیپلماتیک گستردهای برای باز نگهداشتن مسیر اعمال خواهند کرد.
ایران؛ فرصت یا تهدید مضاعف؟
از منظر اقتصادی، افزایش قیمت نفت ممکن است در نگاه اول برای ایران فرصت ایجاد کند، اما اگر مسیر صادراتی مسدود باشد، این فرصت عملاً به تهدید تبدیل میشود. در چنین شرایطی، ایران ممکن است به سمت روشهای جایگزین تبادل انرژی (نظیر تهاتر کالا یا معاملههای غیربانکی) حرکت کند یا شاهد افزایش قاچاق سوخت در منطقه باشد.
جمعبندی
تنگه هرمز صرفاً یک مسیر ترانزیتی نیست؛ بلکه یک نقطه حساس ژئوپلیتیکی است که امنیت آن بهطور مستقیم بر اقتصاد جهانی اثر میگذارد. بسته شدن این تنگه، میتواند تعادل بازار انرژی را بر هم بزند و تبعات آن، از خاورمیانه تا قلب اقتصادهای مصرفکننده انرژی در آسیا و اروپا احساس خواهد شد.

تنگه ی هرمز و اهمیت آن
برای کشورهایی مانند ایران، تنوعبخشی به مسیرهای صادراتی، توسعه زیرساختهای جایگزین و افزایش تابآوری اقتصادی در برابر شوکهای ژئوپلیتیکی، به یک ضرورت استراتژیک تبدیل شده است – نه فقط برای آینده انرژی، بلکه برای آینده امنیت اقتصادی کشور.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.