الزامات استراتژیک جدید در بخش نفت و گاز
الزامات استراتژیک جدید در بخش نفت و گاز چه معنایی برای انتقال انرژی دارد؟ سیاست ها و اقدامات برای دستیابی به انتشار خالص صفر تأثیر عمیقی بر بخش نفت و گاز، هم در رابطه با عملیات و هم در تقاضا برای محصولاتش خواهد داشت. کربن زدایی و تقاضای در حال تحول، بازیگران صنعت را ملزم می کند تا مدل های کسب و کار و استراتژی های آینده سبد سهام خود را در نظر بگیرند و در برخی موارد دوباره ابداع کنند. متصدیان فعلی باید نقش خود را در انتقال انرژی درک کنند و تصمیم بگیرند که چه چیزی را تخلیه کنند، کجا تنوع دهند، چه چیزی را بهینه کنند، کدام فرصت های بازار جدید را هدف قرار دهند.
الزامات استراتژیک جدید در بخش نفت و گاز
کسبوکارها، صنایع و کشورها بهطور فزایندهای پس از اختلال چندوجهی ناشی از همهگیری کووید-19، خود را در حالت بهبود مییابند. با این حال، بحران سلامت تمام نشده است و عدم اطمینان در مورد چشم انداز بهبودی گسترده است.
در برابر این پسزمینه، نیروهای مختلف در حال تغییر شکل آینده بسیاری از صنایع هستند و بخش نفت و گاز نیز از این قاعده مستثنی نیست. تقاضاهای فزاینده ای برای افزایش بهره وری، ایجاد اکوسیستم صنعتی انعطاف پذیرتر، و ادامه کمک به توسعه و رفاه اجتماعی اقتصادی وجود دارد، در حالی که در عین حال فشار فزاینده ای برای انجام تعهدات بلندمدت برای برآورده کردن انتظارات ذینفعان از طریق کربن کم وجود دارد.
برخی از این روندها در سال گذشته، به ویژه در رابطه با انتقال انرژی، شتاب قابل توجهی به دست آوردند. این زمینه جدید چگونه الزامات استراتژیک را که آینده صنعت نفت و گاز را شکل می دهد، بازتعریف می کند؟ این مقاله این الزامات مختلف را گرد هم می آورد. و در قسمتهای بعدی هر کدام را یکی یکی به عمق میپردازیم.
مدیریت کربن
بر اساس گزارش آژانس بینالمللی انرژی، کشورهایی که متعهد شدهاند به انتشار خالص صفر برسند، حدود 70 درصد از انتشار جهانی CO2 را پوشش میدهند. این احتمال وجود دارد که سیاست ها و اقدامات در این زمینه تأثیر عمیقی بر صنعت نفت و گاز، هم در رابطه با عملیات و هم در تقاضا برای محصولات آن داشته باشد.
اولاً، صنعت باید انتشارات خود را به حداقل برساند که اصطلاحاً Scope 1 و 2 نامیده می شود. اینها انتشارات تولید، پردازش و تدارکات را تشکیل می دهند. با این حال، چالش بزرگتر مربوط به انتشارات Scope 3 است. این موارد شامل مواردی است که از زمانی که سوخت توسط کاربران و مصرف کنندگان سوزانده می شود. مهم است بدانید که محدوده 1 و 2 تنها تقریباً 20٪ از انتشارات در چرخه عمر را شامل می شود، در حالی که Scope 3 مسئول تقریباً 80٪ باقی مانده است.
دوما، نیاز فوری برای رسیدگی به انتشار گازهای گلخانه ای که در نهایت منتشر می شوند وجود دارد. یکی از راههای انجام این کار از طریق جبران کربن است، جایی که یکی از طرفین برای حذف بخشی از انتشار گازهای گلخانهای از طریق فعالیتهایی مانند احیای جنگل یا جذب کربن، هزینهای را برای طرفهای دیگر میپردازد. اما جبرانها چالشها و علامتهای سوال خاص خود را دارند. از پراکندگی، فقدان بازارهای جهانی تا نیاز به شفافیت بیشتر. از آنجایی که تقاضا برای نفت و گاز کاهش می یابد، هزینه سرمایه افزایش می یابد و مالیات کربن آغاز می شود، کربن زدایی برای حفظ حمایت مصرف کنندگان، سرمایه گذاران و تنظیم کننده ها ضروری است.
مصرف کننده آینده
روند کربن زدایی اقتصاد جهانی احتمالاً اوج تقاضا برای نفت و احتمالاً گاز طبیعی را نیز تسریع خواهد کرد. برخی از تحلیلگران معتقدند که اوج نفت در چند سال آینده اتفاق خواهد افتاد، برخی دیگر که قبلاً اتفاق افتاده است، در حالی که برخی استدلال می کنند که تقاضا برای مدتی همچنان به رشد خود ادامه خواهد داد. با این وجود، اوج تقاضا در راه است.
جالب اینجاست که هیچ تحلیلگری که ما از آن آگاه هستیم انتظار ندارد تقاضا در آینده قابل پیش بینی در هر سناریویی نزدیک به صفر شود. نفت و گاز سهم بزرگی از ترکیب انرژی را حفظ خواهند کرد و برای استفاده غیر انرژی به رشد خود ادامه خواهند داد. از تجهیزات محافظ شخصی، پلاستیک، مواد شیمیایی و کود گرفته تا آسپرین، لباس، آدامس حبابدار و … بله، پنلهای خورشیدی، نفت و گاز به عنوان مواد اولیه برای تولید بسیاری از چیزها استفاده میشوند.
از این رو، آینده تقاضا نیز بر اساس ترجیحات و انتظارات مصرف کننده تعیین می شود. و در اینجا منظور ما نه تنها مصرف کنندگان انرژی، بلکه مصرف کنندگان سایر کالاها و خدمات نیز هست. از آنجایی که مصرفکنندگان نقش فعالتری را در کاهش انتشار گازهای گلخانهای و پرداختن به تغییرات آب و هوایی با خریدهای آگاهانهتر از نظر زیستمحیطی ایفا میکنند، دانش بهتر از سمت مصرف و مصرفکنندگان یک ضرورت استراتژیک در حال ظهور کلیدی برای صنعت است.
مدل های کسب و کار
کربن زدایی و تقاضای در حال تحول، بازیگران صنعت را ملزم می کند تا مدل های کسب و کار و استراتژی های آینده سبد سهام خود را در نظر بگیرند و در برخی موارد دوباره ابداع کنند.
طبق گفته Accenture، سه استراتژی مختلف پورتفولیو میتواند ظاهر شود:
1. متخصص نفت و گاز، که در آن شرکت ها هزینه و عملکرد عالی را دو برابر می کنند و در عین حال شدت کربن را کاهش می دهند. این مسیر احتمالاً توسط شرکت های ملی نفت و برخی افراد مستقل اکتشاف و تولید انتخاب خواهد شد.
2. انرژی عمده، جایی که شرکت ها تمرکز خود را بر هیدروکربن ها به الکترون یا هیدروژن گسترش می دهند. احتمالاً توسط شرکت های بزرگ نفتی بین المللی دنبال خواهد شد.
3. رهبر کم کربن، که در آن شرکت ها به سمت آینده ای بدون کربن حرکت خواهند کرد. احتمالاً شرکتهای خدماتی و آنهایی که داراییهای کوچک، رو به کاهش یا بدون دارایی تولید نفت و گاز هستند، دنبال شود.
متصدیان فعلی باید نقش خود را در انتقال انرژی درک کنند و تصمیم بگیرند که چه چیزی را تخلیه کنند، کجا تنوع دهند، چه چیزی را بهینه کنند و کدام فرصت های بازار جدید را هدف قرار دهند.
دیجیتالی شدن
استفاده از دیجیتالی شدن و تصمیم گیری مبتنی بر داده یکی دیگر از الزامات کلیدی این صنعت است. این می تواند به به حداقل رساندن ردپای کربن، افزایش بهره وری و کاهش هزینه ها و همچنین حمایت از مدل های تجاری جدید کمک کند.
شرکت های صنعت نفت و گاز ده ها سال است که از اتوماسیون و پردازش داده ها استفاده می کنند. برای مثال، دو تا از 10 ابرکامپیوتر قدرتمند جهان متعلق به شرکتهای نفت و گاز هستند و مورد استفاده قرار میگیرند. برخی از تحلیلگران معتقدند که به دلیل این تجربیات، بسیاری از شرکت های نفت و گاز معتقدند که در حال حاضر با فناوری های دیجیتال به سرعت عمل کرده اند و تقریباً خود را بومی دیجیتال می دانند.
با این حال، در مقایسه با سایر صنایع، بخش نفت و گاز به طور قابل توجهی عقب است. فرهنگ غالب صنعت اغلب به عنوان یک مانع کلیدی برای پیشبرد دیجیتالی شدن پیشنهاد می شود. یکی دیگر از دلایل ساختاری سیلوهای داده و تکه تکه شدن است. این امر مانع از برقراری ارتباط بین قطعات مختلف، عملکردها، اپراتورها و زنجیره تامین می شود و فرصت پذیرش کامل دیجیتالی شدن را به شدت محدود می کند.
استعداد و مهارت
ایجاد نیروی کار بسیار ماهر و در عین حال زیرک برای حمایت از سازمان ها و صنعت گسترده تر حیاتی خواهد بود. بازار در حال تغییر، نیازهای مشتریان، الزامات دیجیتالی شدن و تغییر مدل کسب و کار سازمانی، شرکت ها را ملزم به کسب مهارت های جدید می کند.
این صنعت باید به چالش جذب استعدادهای تازه رسیدگی کند. هزاران دانشمند داده در نیروی کار انرژی در دنیای جدید دیجیتالی خالص صفر مورد نیاز خواهند بود. امروزه، دستیابی به آن دشوار خواهد بود، به ویژه در رابطه با فارغ التحصیلان به دلیل تغییر ترجیحات نیروی کار و همچنین تداوم ادراک از صنعت.
علاوه بر این، صنعت باید راهی برای حفظ استعدادهایی که در حال حاضر دارد، بیابد. در عین حال، در راستای تغییرات آتی، برخی از استعدادها ممکن است به مهارت مجدد یا ارتقاء مهارت نیاز داشته باشند تا نیازهای آینده را برآورده کنند.
الزامات استراتژیک صنعت نفت و گاز در حال تغییر است. در هفتههای آینده، جنبههای مختلف این تغییرات را با جزئیات بیشتری بررسی خواهیم کرد. گوش به زنگ باشید!
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.