فقرزدایی یا فقرزایی ؟
مرکز پژوهشهای مجلس در یک گزارش تحلیلی به بررسی سیاستهای حمایتی در بودجه سال آینده پرداخته است. بر اساس محاسبات این گزارش، سطح پوشش سیاستهای حمایتی از کل هزینههای یک خانوار شهری حدود ۱۰درصد و برای یک خانوار روستایی حدود ۱۹درصد خواهد بود. این گزارش تاکید میکند که سیاستهای بودجه سال آینده تنها معطوف به حمایت از اقشار خاص تحت پوشش نهادهای حمایتی است و به کنترل روندهای فقرزا که باعث سقوط دهکهای میانی درآمدی میشود، توجه چندانی ندارد. بنابراین باید به سیاستهای پیشگیرانهای که روندهای فقرزا را کنترل میکنند، توجه داشت. کارشناسان معتقدند که کاهش مستمر رشد اقتصادی و بیثباتی در فضای اقتصاد کلان باعث شده است که بخش قابل توجهی از افراد دهکهای متوسط درآمدی به گروه افراد نیازمند و مددجو اضافه شوند. در این گزارش نیز تعداد خانوارهای تحت پوشش نهادهای حمایتی در یک دهه اخیر روند صعودی داشته است. بنابراین ذینفع اصلی رشد اقتصادی بالا و پایدار و کنترل تورم در درجه اول، گروههای کمدرآمد خواهند بود.
کمکهزینهای کمتر از هزینه خوراک
بررسیهای گزارش نشان میدهد نهادهای حمایتی در سال 1400، 3میلیون و 377هزار خانوار را تحت پوشش قرار دادهاند که از این میان حدود 2/ 68درصد تحت پوشش کمیته امداد و 8/ 31درصد تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار داشتهاند. میانگین مستمری پرداختی ماهانه به مددجویان تحت پوشش این نهادها از 55هزار تومان در سال 1392، به 710هزارتومان در سال 1400 رسیده است. اما این افزایش تنها 2/ 9درصد از هزینه کل خانوار شهری و 4/ 16درصد از هزینه کل خانوار روستایی را پوشش داده است. عدمکفایت مستمری نهادهای حمایتی نسبت به پوشش هزینههای خانوار به نحوی است که رشد 338درصد مستمری پرداختی به مددجویان در سال 1396، باز هم نتوانسته حتی نیمی از هزینه خوراکی خانوار شهری را در همان سال جبران کند.
به عبارتی اگر تمام مستمری پرداختی به خانوارهای شهری تحت پوشش نهادهای حمایتی صرف هزینه خوراک شود، حتی نیمی از هزینههای مذکور در این سال را پوشش نخواهد داد. همچنین بررسیها بیانگر آن است که مستمری پرداختی در سال 1400، تنها حدود 19درصد از کل هزینه خانوار روستایی و 53درصد از از هزینه خوراکی آنها را پوشش داده است. در مورد خانواده شهری، مستمری مذکور 10درصد از کل هزینه خانوار و 45درصد از هزینه خوراکی را پوشش میدهد. اساسا افزایش گاه به گاه مستمری نهادهای حمایتی، اگرچه به جبران بخشی از هزینههای مددجویان کمک کرده، اما با توجه به تورم سالانه، به مرور اثرگذاری خود را به نحو محسوسی از دست داده است.
نادیده گرفتن دهک درآمدی میانی
این گزارش بیان میکند بالارفتن جمعیت جامعه هدف نهادهای حمایتی به واسطه افزایش جمعیت زیر خط فقر و پایین آمدن اثربخشی مستمری مددجویان این نهادها، نشان از آیندهای نهچندان روشن در حوزه حمایتی دارد. محدود کردن سیاستهای اجتماعی دولت به حمایت از گروههای محروم و نادیده انگاشتن دهکهای میانی در سیاستهای حمایتی، زمینهساز کاهش رفاه عمومی آنها شده است. همین امر سبب شده نهادهای حمایتی نه در پوشش هزینههای حداقلی مددجویان خود موفق عمل کنند و نه توان پوشش گروههای هدف بالقوهشان را داشته باشند. به نظر میرسد حمایت از دهکهای پایینی اگرچه مورد توجه سیاستگذاران قرار گرفته است، اما راهکاری جهت توانمندسازی و برونرفت گروههای تحت پوشش نهادهای حمایتی پیشبینینشده است.
مهمتر آنکه گروه مغفولمانده از سیاستهای حمایتی دولت، دهکهای میانی درآمدی هستند که با توجه به افزایش جمعیت زیر خط فقر، سقوط این گروهها به دهکهای پایینتر اجتنابناپذیر به نظر میرسد. بررسیها نشان میدهد در دهه 1390 جمعیت زیر خط فقر، در حدود 16میلیون نفر نسبتا ثابت بوده اما در دو سال 1397 و 1398 با رشد شدید خط فقر، جمعیت زیر خط فقر نیز رشد قابلتوجهی را تجربه کرده است. در دو سال مذکور هر بار بیش از 27درصد بر جمعیت فقیر افزوده شده است؛ به نحوی که در سالهای اخیر حدود 5/ 25 تا 5/ 26میلیون نفر زیر خط فقر قرار داشتهاند.
بیشتر بخوانید:مشخصات بنزین یورو 4 چیست؟
منبع:دنیای اقتصاد
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.